تلقین و قدرت ذهن با قانون جذب
دوستان عزیز اکنون که متوجه شدیم ذهن خودآگاه مانند مراقب و نگهبان ما عمل می کند و نخستین وظیفه ای که بر عهده دارد حفظ و حمایت از ذهن ناخودآگاه در برابر افکار و پیام های غلط و نادرست می باشد. به این مثال توجه کنید:
تصور کنید سوار یک کشتی تفریحی شده اید و روی عرشه با یکی از مسافران برخورد می کنید. با این که هوا بسیار خوب و لطیف است رو به او می کنید و می گویید: «انگار رنگتان پریده، شاید دریازده شده اید!» در این لحظه آن مسافر بخت برگشته که تا چند دقیقه قبل خوشحال و سرخوش مشغول هواخوری و تفریح بود، ناگهان به فکر فرو می رود و دچار استرس می شود، به گونه ای که واقعا رنگش می پرد و احساس می کند ناخوش احوال است؛ حتی وقتی از او می خواهید که او را تا رسیدن به کابینش همراهی کنید تسلیم می شود و در برابر این تلقین منفی شما سر تسلیم فرود می آورد.
واکنش های مختلف در برابر تلقین
واضح و روشن است که افراد مختلف در برابر تلقین های متفاوت برحسب شرایط ذهنی و اعتقادات خود، عکس العمل های متفاوتی از خود بروز می دهند. مثلا اگر در همان کشتی به جای آن مسافر ساده و زودباور به سراغ یک دریانورد کارکشته و قدیمی می رفتید و به او می گفتید که دچار دریازدگی و رنگ پریدگی شده است و بیماری و ناخوشی را به او تلقین می کردید، مطمئنا به جای این که روحیه خود را ببازد، دستپاچه شود و رنگ و رویش بپرد شما را به باد مسخره می گیرد و حتی ممکن است یک واکنش تند و جدی از خود نشان بدهد.
پس همین طور که می بینید تلقین منفی شما در مورد یک فرد دیگر نتیجه برعکس خواهد داشت و دریانورد از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار می شود، چون بهتر از هرکس دیگری می داند که از این جهت مصونیت دارد و تکان های دریا روی آن فرد هیچ تاثیر بدی نخواهد داشت.
تلقین چیست؟! و چگونه کار می کند؟!
کلمه تلقین در فرهنگ لغت این گونه معنی شده است: «ایجاد یک فرآیند ذهنی به منظور پذیرش و تثبیت اعمال، اندیشه و ایده ی تلقین شده» این نکته ی مهم را بدانید که هیچ تلقینی را بدون تمایل و خواسته ی ذهن خودآگاه نمی توان در ذهن ناخودآگاه جای داد. به بیان روشن تر ذهن خودآگاه قادر است هر نوع تلقینی را از خود دور نماید.
همان طور که در مثال بالا به دریانورد قدیمی و با تجربه اشاره کردیم و در مقابل تلقین های منفی به خوبی توانست بر ترس و اضطراب غلبه کند، و بر اساس قانون جذب هم توانست در مقابل بیماری دریازدگی و بیماری مصونیت پیدا کند. ولی همین مثال در مورد مسافر کشتی کاملا برعکس است. او مانند اکثر افراد دچار ترس و وحشت می شود، و تلقین های منفی روی او تاثیر بد می گذارند و به این خاطر که تجربه ای در این زمینه نداشته دریازدگی را یک بیماری مهلک و ترسناک قلمداد می کند و بر اساس قانون جذب وقتی تحت تاثیر تلقین منفی قرار می گیرد احساس بیماری و ضعف به او دست می دهد.
به این مثال واقعی در مورد تلقین توجه کنید
پدر خانواده ای دختر جوانی داشت که به یک بیماری پوستی صعب العلاج دچار بود و از این جهت رنج فراوانی می کشید، دلش به قدری به حال دختر رنج کشیده اش می سوخت که به هرکس می رسید می گفت: «من حاضرم حتی یک دستم را قطع کنند ولی در عوض دخترم شفا پیدا کند.» حدود دو سال تمام این جمله ورد زبانش شده بود. اما با وجود تلاش فراوان پزشکان هیچ راه نجاتی برای دختر جوان وجود نداشت.
یک روز تمام اعضای خانواده در اتومبیل بودند و به جایی می رفتند که ناگهان با یک کامیون تصادف وحشتناکی کردند، در نتیجه ی این برخورد وحشتناک دست پدر از کتف قطع شد ولی جالب است بدانید دخترش جوانش که در اتومبیل بود هیچ صدمه این ندید و بیماری پوستی اش هم بهبود پیدا کرد به گونه ای که دیگر هیچ اثری از درد و رنج و ناراحتی در او وجود نداشت!
این مثالی که مطالعه کردید نمونه ای از روش های تلقین هایی بود که خاصیت نابود کننده و ویرانگر دارند! دوستان عزیز همان طور که قبلا گفتیم ضمیر ناخودآگاه شما شوخی سرش نمی شود و بر اساس قانون جذب هر چیزی که به او بگویید را در یک فرصت مناسب پاسخ خواهد داد و آرزوهای شما را برآورده خواهد کرد. پس مواظب باشید چیزهایی که از او می خواهید در مسیر نابودی و فنای زندگی و رویاهایتان قرار نگیرد.
تلقین به خود ترس را هم از بین می برد
تلقین به خود یعنی این که مطالب معین و مشخصی را به خود القا کنیم. با تلقین کردن به خود می توانیم از شر عادت های بد، ترس های بی مورد و واکنش های منفی رهایی پیدا کنیم. یکی از خوانندگان مشهور دنیا در خاطره ای تعریف می کرد که در نخستین آزمونی که برای آواز داشت با وجود این که صدای قوی و زیبایی داشت شکست خورد، چون قبل آزمون دائما به خودش تلقین کرده بود که «شاید در آزمون قبول نشوم. البته هر کاری که بتوانم انجام می دهم ولی امید زیادی ندارم و خیلی از این بابت نگرانم»!
این تلقین های غیرارادی و سرریز ترس ها در درون ضمیر ثمرات خود را به بار آورد و بر اساس قانون جذب همان گونه که به خودش تلقین کرده بود نتوانست در آزمون موفق شود و روز امتحان رد شد. ولی پس از این که متوجه اشتباه خود شد توانست شکست خود را جبران کند.
روزی سه بار به اتاق خلوتی می رفت و در را به روی خودش می بست، گوشه ای آرام دراز می کشید و چشمانش را می بست و تلاش می کرد جسم و روح خود را آرام کند. بی حسی و آرام شدن بدن باعث ایجاد تعادل در روح می شود و آن را در برابر تلقین آماده می کند.
سپس به خودش تلقین می کرد که من آواز خوبی دارم و آرام و سرشار از امید و موفقیت هستم. او هر بار این جملات را آهسته و شمرده پانزده تا بیست بار تکرار می کرد و این کار را حداقل سه بار در روز انجام می داد. او پس از یک هفته آرامش و اعتماد به نفس زیادی به دست آورد. روز آزمون فرا رسید و این بار بدون هیچ دلهره و استرسی آزمون صدا را به خوبی انجام داد و بر اساس قانون جذب و نیروی فوق العاده ی تلقین توانست در آن موفق شود.