چگونگی استفاده از اهرم رنج و لذت در زندگی
به نظر شما چه عاملی سبب می شود انسانی با حسن پیشینه از خود رفتاری وحشیانه و بی رحمانه نشان دهد و فرد دیگری جان خود را برای نجات دیگران فدا کند؟ برای کسانی که حتی شاید آن ها را نشناسد! چه عاملی از فردی از یک انسان فردی قهرمان می سازد و دیگری یک تبهکار؟!
اعمال انسان به هیچ وجه اتفاقی نیست؛ هر کاری که انجام می دهیم بنا به دلیلی می باشد. حتی ممکن است آگاهانه از دلیل آن مطلع نباشیم اما بدون تردید در پس همه ی رفتارهای انسانی نیرویی وجود دارد. این نیرو تمام جنبه های زندگی، از مسائل مالی و روابط شخصی گرفته تا جسم و روح ما انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهد. این نیرو چیست که حتی همین الان هم شما را تحت تاثیر قرار داده است و تا آخر عمر نیز بر شما حاکم خواهد بود؟!
رنج و لذت! بله درست است هر کاری که ما انسان ها انجام می دهیم به این خاطر است که یا از درد و رنج فرار کنیم و یا این که به لذت دست پیدا کنیم و موفقیت در زندگی را لمس کنیم. افراد اکثر اوقات در مورد تغییراتی حرف می زنند که دوست دارند در زندگی شان ایجاد کنند. اما موفق نمی شوند این کار را انجام دهند. آن ها از دست خود دلخور، ناراحت و عصبانی می شوند، چون می دانند باید کاری انجام دهند ولی قادر به انجام آن نیستند. این مسئله تنها یک دلیل دارد: آن ها رفتار خود را که معلول است به طور مرتب تغییر می دهند و به دنبال دلیل تغییر علت نیستند.
فواید استفاده از اهرم رنج و لذت
درک و به کارگیری اهرم رنج و لذت به شما اجازه می دهد یک بار برای همیشه تغییرات پایدار و پیشرفت هایی را که مطلوب شماست را در زندگی خود و کسانی که به آن ها اهمیت می دهید، به وجود آورید و به این وسیله به موفقیت در زندگی تان دست پیدا کنید. عدم درک این نیرو سبب می شود زندگی شما مانند یک ماشین یا یک حیوان به شکل انعکاسی در بیاید.
شاید به نظرتان ناباورانه بیاید اما به این مسئله فکر کنید! چه کارهایی را انجام نمی دهید که می دانید باید انجام دهید؟! و معنای تعلل و پشت گوش انداختن چیست؟! یعنی می دانید باید کاری را انجام دهید اما از انجام آن خودداری می کنید. چرا؟! جواب خیلی ساده است. چون معتقد هستید که انجام دادن آن کار در آن موقعیت دردناک تر از انجام ندادنش می باشد. آیا تاکنون برای شما اتفاق افتاده انجام کاری را به تعویق بیندازید و بعد ناگهان فشار ناشی از عدم انجام آن، شما را وادار به انجام آن کند؟! چه اتفاقی می افتد؟! شما جایگاه آن چیزی را که برایتان دردناک است را با آن چیزی که برایتان لذت بخش است را عوض کرده اید.
دلیل اصلی دست نیافتن به اهداف و خواسته ها
چه عاملی باعث می شود که به زن یا مرد رویاهای خود دست پیدا نکنید؟! چه عاملی سبب می شود از شروع کاری که سال ها آن را برنامه ریزی کرده اید خودداری نمایید. چرا رژیم غذایی سالم خود را رها کرده اید؟! چرا امور مالی خود را تحت کنترل نمی گیرید؟! چه چیزی باعث می شود از موفقیت در زندگی و آرزوهایی که دارید فاصله بگیرید؟!
با وجود این که به خوبی می دانید کاری به نفع شما است و زندگی تان را مملو از شادی و لذت می کند، باز هم کوتاهی می کنید؛ چون در آن لحظه و موقعیت انجام آن کار برایتان دردناک تر از انجام ندادن آن است. اگر به شخصی علاقه دارید و به او اظهار علاقه کرده اید ولی او شما را رد کرده است چه؟! اگر کار جدیدی را شروع کردید و کار قبلی خود را از دست دادید چه؟! اگر جایی سرمایه گذاری کردید و کل سرمایه و دارایی تان از بین رفت چه؟! در این صورت تلاش و کوشش چه فایده ای دارد؟!
در اغلب مردم ترس از شکست خیلی قوی تر است از میل به دستیابی به موفقیت در زندگی! کدام حالت در شما ایجاد انگیزه ی بیشتری برای رسیدن به موفقیت در زندگی می کند؟! این که اجازه ندهید دارایی و سرمایه ای را که در طول پنج سال اخیر به دست آورده اید را از چنگ شما درآورند؟ یا این که تلاش کنید پنج سال آینده مبلغی بیش تر به دست آورید؟! حقیقت امر این است که اکثر انسان ها به سختی کار می کنند تا آن چه را که دوست دارند حفظ کنند. آن ها دوست ندارند خودشان را به خطر بیندازند تا به آن چه می خواهند دست پیدا کنند.
آنتونی رابینز در مورد اهرم رنج و لذت می گوید:
«راز موفقیت در زندگی از همه ی جوانب در این است که یاد بگیرید چگونه از اهرم رنج و لذت استفاده کنید، نه این که رنج و لذت از شما استفاده کند. اگر این گونه باشید زمام زندگی تان را خودتان در دست می گیرید، در غیر این صورت زندگی بر شما حاکم خواهد شد.»
چرا بعضی ها با وجود احساس درد و رنج زندگی خود را تغییر نمی دهند؟!
به این دلیل که آن ها به اندازه ی کافی درد و رنج را در زندگی احساس نکرده اند. اگر روابط ناراحت کننده ای داشته اید و سرانجام تصمیم گرفته اید از نیروی شخصی خود استفاده کنید، وارد عمل شوید و زندگی خود را تغییر دهید تا به موفقیت در زندگی دست یابید. به این دلیل که به سطحی از درد و رنج رسیده اید که دیگر حاضر نیستید آن را تحمل نمایید. همه ی ما با چنین تجربیاتی در زندگی مواجه شده ایم.
هنگامی که با خودتان می گویید دیگر جانم به لبم رسیده باید همه چیز را عوض کنم! این دقیقا همان لحظه ی شگفت انگیز و جادویی است که درد و رنج تبدیل به دوست شما می شود و موجب می شود دست به عمل تازه ای بزنید و به نتایج جدیدی هم برسید. اگر در همان لحظه پیش بینی کنید تغییر چه لذتی در زندگی شما به وجود می آورد، مطمئنا با نیروی بیشتری دست به کار می شوید و اقدام می کنید.
لازم به ذکر است که میزان رنج و لذت متفاوت می باشد. مثلا احساس تحقیر نوعی رنج شدید است. احساس معذب بودن نیز نوعی رنج است. بدیهی است که احساسات دارای شدت متفاوتی هستند اما همچنان روی تصمیم گیری های ما تاثیر می گذارند. به همین شکل احساس لذت نیز در تصمیم گیری ما نقش دارد. بیشتر تلاش های ما در زندگی به خاطر این است که تصور می کنیم کار و تلاش امروز ما ارزش دارد؛ چون در آینده ای نزدیک به نتایج لذت بخش و موفقیت در زندگی دست پیدا می کنیم. با این حال لذت درجات مختلفی دارد. به عنوان مثال بعضی ها شور و شعف در زندگی را لذت می دانند و بعضی دیگر راحتی و آسایش را! بنابراین تمام این موارد در مورد رنج و لذت به دیدگاه افراد بستگی دارد.